۱۳۸۹ اسفند ۲۳, دوشنبه

فکر کن ، باور کن ، آرزو کن ، جرئت کن!


پسر بچه ی ۸ ساله ای پیش پیر مرد مسنی رفت و از او پرسید

به نظرم مرد عاقل و فرزانه ای هستی. آیا می توانی راز زندگی را به من بگویی؟

پیر مرد نگاهی به پسر انداخت و گفت:من در طول عمرم خیلی به این مسئله فکر کردم
و به نظرم راز زندگی در چهار کلمه خلاصه می شود

اول فکر کردن است؛ به ارزشهایی که میخواهی بر اساس آنها زندگی کنی، فکر کن

دوم باور کردن است؛ خود را باور کن و بر اساس آنچه فکر کرده ای، عمل کن تا به ارزشهایی که در سر داری برسی

سوم آرزو کردن است؛ آرزوی چیزی را بکن که بر اساس باورهایت نسبت به خود و ارزشهایی که در سر داری باشد

و چهارم جرئت کردن است ؛ جرئت کن آرزوهایت را بر آورده کنی، آرزوهایی بر اساس باورها و ارزشهایی که در سر داری

فرستنده: همایون تهرانی